گریه تجسم عینى تأثرات درونى و عاطفى است و داراى اقسام گوناگونى مىباشد که هر یک آثار و نتایج ویژهاى دارند. در حقیقت اشک چشم سوپاپ اطمینانى براى روح و جسم آدمى است که در شرایط بحرانى (اندوه و یا شادمانى فراوان) موجب تعادل او مىگردد. از نظر عرفا نیز گریه زیباترین و پرشکوهترین جلوه تذلل بنده و اظهار عجز و تسلیم و عبودیت در پیشگاه معبود قادر متعال است. انسان از نظر خلقى و عاطفى معمولاً یک حالت یکنواخت ندارد. همه انسانها کم و بیش دورههایى از غمگینى و افسردگى را تجربه مىکنند و این امر طبیعى است. و علت آن هم گاهى معلوم و شناخته شده است؛ مثل وقتى از دست دادن عزیزى، شکست در بعضى از امورات زندگى، مورد تمسخر و استهزا قرار گرفتن، زندگى کردن در غربت و دور از خانواده و... و گاهى اوقات علت غمگینى و افسردگى و بى نشاطى معلوم و شناخته شده نیست. چه بسا علت فیزیکو شیمیایى یا جنبه ارثى و یا عواملى محیطى مبهم دارد. در هر حال افسردگى از اختلالات خلقى شایع است و معمولاً شیوع آن در میان خانمها، بیشتر از مردان است؛ زیرا براى مردان زمینه برونریزى نارحتىها فراهمتر است؛ امّا زنها معمولاً خود خورى مىکنند و زمینه بروز ناراحتىها براى آنها کمتر فراهم مىشود. البته خداوند مکانیزمهاى جالبى، در وجود انسان قرار داده که تا حدّ قابل توجّهى، در تنظیم حالت خُلقى و عاطفى وى مؤثر است؛ از جمله این مکانیزمها خنده و گریه است. گریه و خنده، فواید زیادى دارد که از جمله آنها تنظیم حالات عاطفى و خلقى انسان است. گاهى با چند دقیقه گریه کردن، کاملاً انسان از ناراحتىها تخلیه مىشود و گاهى نیز با شرکت در یک مجلس شادى آفرین (مثل جشن و عروسى) و یا با قرار گرفتن در جمع دوستان و شنیدن چند مطلب طنزآمیز و شوخىهاى خندهدار، انسان تخلیه هیجانى مىشود و نشاط پیدا مىکند.
گریه بر هر درد بىدرمان دواست چشم گریان، چشمه فیض خداست (حافظ)
گریه نیز از این امر کلى مستثنا نیست. بسیارى تخیل مىکنند که گریه صرفاً یک امرى است که حکایت از تألم و احساس ناراحتى از درون ما دارد و فهم خود را تا همینجا متوقف مىسازند. گاهى مشاهده مىشود که عدهاى کودکانه گریه را به باد استهزا گرفته و آن را نشانهاى از ارتجاع تلقى مىکنند. عدهاى دیگر منتقدانه مىگویند گریه جز خمودى چیز دیگرى به ارمغان نمىآورد و حال آن که دنیاى امروز، دنیاى تحرک و نشاط است و انسان جدید طالب شادى است نه تشنه آب چشم. انتظار بیشترى از چنین افرادى نیست، چرا که آنان در وراى این گریه نیندیشیدهاند و تنها خود را در ظاهر همان چارچوبى که تخیل مىکنند محصور ساختهاند.
گریه انواع و اقسامى دارد که مهمترین آن با شرحى مختصر بدین قرار است:
1-گریه ترس و هراس:
این نوع گریه غالباً در اطفال وجود دارد و در واقع کودک با این وسیله ترس خود را نمایان مىکند.
2- گریه جلب ترحم:
که خود بر دو قسم است طبیعى که بسیار مؤثر و برانگیزاننده است، تصنعى که در ظاهر به دیگران مىخواهد بباوراند که ناراحت و اندوهگین است.
3- گریه غم و اندوه:
در گریههاى مولود اندوه روان انسانى فعالیتى نمىکند بلکه تنها انعکاسى از ظلمتى که فضاى درونش را فرا گرفته ابراز مىکند. جنبه مثبت این نوع گریه تنها تخلیه درون است و به همین جهت است که پس از آن، آدمى کمى احساس آرامش مىکند.
4- گریه شوق و شادى:
این نوع گریه ناشى از رقت قلبى است که غالباً پس از دورهاى از یأس و نومیدى درباره موضوعى نمودار مىگردد. باید توجه داشت که گریه از سر شادى با خنده متفاوت است چون به فرمایش علامه محمدتقى جعفرى، خنده شادى مانند آن نسیم است که به غنچهاى نزدیک مىشود و آن را مىشکفاند، در صورتى که گریه شادى مانند این است که موانعى از شکفتن غنچه وجود داشته و روح انسان در مقابل آن موانع ناتوانى خود را دریافته و در فضاى روح او یأس حکمفرما بوده است، هنگامى که موانع برطرف مىگردد شکفتن غیرمترقبه و ناگهانى غنچه باعث گریه مىشود.
5-گریه تقوى و رشد روحانى:
این نوع گریه مختص مردان و زنان الهى است و بیان سوز درون و ابراز عجز و پشیمانى، پریشانى، توبه و عشق به معبود و معشوق و مطلوب است. چنین اشکى از فراق محبوب ازلى مىباشد که هم انسانساز است و همانسانسوز و این چنین گریهاى است که موجب پالایش روح و زمینهساز قرب به خداوند است.
بسیار جالب بود .موفق باشی