آنچه بیشتر بر فکر و ذهنم عبور مى کند و آنچه ذهن و روح مرا افسرده نمى کند بلکه خسته و مى ترساند طنین هاى دروغین روابط میان آدمهاست . از نگاهها و حرفها، از رفتارهاى آنها مى ترسم ...نگاههاى که از بیرون ساده و بى آلایش بنظر مى رسند اما از ته قلب کلیو بارى از نفرتها را حمل مى کنند که تا حد آتش کشیدن بن و ریشه ات نیز مى رسد، از حرفهایى که باطن و ظاهرى متناقض دارند، از رفتارها ، حتى لبخندهاى ترسیم شده بر لبانشان ، از این روابط مصنوعى ، از این سلامهاى هرزه از این ابراز محبت هاى دروغین و کینه توز ، از علاقه مندیهاى زبانى و نفرتهاى درونى خسته مى شوم ...مى ترسم . می ترسم از این روابط مکارانه روباه صفتان ٬ می ترسم از جریحه دار کردن احساسات یکدیگر و دریدن تن ها توسط گرگ صفتان ...آری این روابط اینچنین شده است ...
بی ربط: زیبا ترین تولد ها ، آن هائیست که در رویا برای کسی میگیریم!!
ممنونم از تو !! چند بار این جمله رو خونده باشم خوبه ؟!!