طنین های دروغین

  

 

        آنچه بیشتر بر فکر و ذهنم عبور مى کند و آنچه ذهن و روح مرا افسرده نمى کند بلکه خسته و مى ترساند طنین هاى دروغین روابط میان آدمهاست . از نگاهها و حرفها، از رفتارهاى آنها مى ترسم ...نگاههاى که از بیرون ساده و بى آلایش بنظر مى رسند اما از ته قلب کلیو بارى از نفرتها را حمل مى کنند که تا حد آتش کشیدن بن و ریشه ات نیز مى رسد، از حرفهایى که باطن و ظاهرى متناقض دارند، از رفتارها ، حتى لبخندهاى ترسیم شده بر لبانشان ، از این روابط مصنوعى ، از این سلامهاى هرزه از این ابراز محبت هاى دروغین و کینه توز ، از علاقه مندیهاى زبانى و نفرتهاى درونى خسته مى شوم ...مى ترسم  . می ترسم از این روابط مکارانه روباه صفتان ٬ می ترسم از جریحه دار کردن احساسات یکدیگر و دریدن تن ها توسط گرگ صفتان ...آری این روابط اینچنین شده است ...

        روابط سالم وبى ریاى آدمها تنها زمانى مى تواند درخشان و پایدار بماند که نگاهها ،حرفها، رفتارها و علاقه مندیها ظاهر و باطن موحدى داشته باشند ، صداقت که جوهر انسانیت است وجود داشته باشد ٬ روابط آنقدر شفاف و بلورین باشند که صراحت باطن و ظاهر به خودى خود تلؤلؤ (تلألؤ)کند و الا بجز این دیگر نمى توانم به پاک نهادی و نیکو سرشتی آدمیزاد اعتقاد داشته باشم ...!  

 

ربط : واقعیتی تلخ در زندگی روزمره ، که همه ما ابلهانه به این طنین های دروغین معتادیم..   

بی ربط:  زیبا ترین تولد ها ، آن هائیست که در رویا برای کسی میگیریم!!   

              ممنونم از تو !! چند بار این جمله رو خونده باشم خوبه ؟!!