از دریچه زمان...طلوع و شروعی دوباره

 

شروع دوباره ...  

این روزها پاییز را ببینید چقدر به خود می بالد گویی گوشزدی می زند به بهار که آهای بهار شادی و طراوت فرهنگی مرا تماشا کن .!   

 

شروع دوباره ...طلوعی دوباره ..شکوفه های تازه ...

بوی مهر می آید و من با بویی از بابونه ها که کنار پنجره تنهایی ام روییده است،از خواب بیدار شده ام ٬ باز صدای زنگ مدرسه به صدا درمی آید و گویی صدایی در من، مرا فریاد می زند که یک بار دیگر، هفت ساله شوم و دفتر و کتابم را بردارم و بروم سر کلاس بنشینم تا خاطرات شیرین گشایش مدرسه ها را دوباره مرور کنم. 

 

از دریچه ی زمان ...شروعی دوباره در من ...

حس شروع دوباره و از نو هفت ساله شدن چقدر همراه با خاطره و لبخندی در سفر به دنیای نوستالرژی و مرور گذشته‌ با تمام شادی ها و تلخی هایش برای ماست ٬ مرور گذشته ای که می توانم بگویم همه ما آن را گذرانده ایم و تجربه های شیرین و تلخ پشت نمیکت ها و سر کلاس های درسی و معلم های دلسوز و زنگ اولین روز مدرسه را حالا با هر بار رسیدن دوباره مهر ماه مرور می کنیم . باید احساس زیبایی باشد وقتی اکثر ما شاید مادر و پدرانی شده ایم برای کودکانمان و دست های کوچک آنها را در دست های بزرگ خود گرفته و آنها محکم انگشتهای ما را فشار می دهند و اولین قدم را در اولین روز مدرسه با هیجان و اضطراب و گاه با شادی و تبسم و گاه با گریه و لبخند تجربه می کنند٬ برای ما یادآور خاطرات دور و دراز بهترین ایام درس و تکلیف و مشق٬ خانم معلم و هم کلاسیها...بابای مدرسه (نگهبان) و ننه کوکب مدرسه(مستخدم) ٬ شیطنت های روزگار مدرسه و گاه گوشه گیر بودن٬ و حتی یادآور کوچکترین خاطرات روزگار مدرسه خواهد بود .  

 

هنوز بخاطر دارم جمله ی اطلبوا العلم من المهد الی اللحد را ...دوست دارم یاد گرفتن و دوست دارم یاد دادن را ...سپاس می گویم به بابا و ماما ...سپاس به معلم های دلسوزم ...سپاس به همه کسانی که مرا با اولین علامت گذاریهای ا ا ا ا ب ب ب آشنا کردند و سپس آی کلاه دار و بی کلاه و سپس یادم دادند نوشتن و خواندن بابا آب داد و بابا نان داد را و سپس جملات و کلمه های بزرگتر و بزرگتر . سپاس از همه ی آنها .  

 

 

 

 

اما ...در میان شادی های مادران و پدران و دانش آموزان و تدارکات آنها برای بازگشایی مدارس و قدم نهادن به صفوف فرهنگ و علم ٬ هرگز نتوانستم صحنه های تلخ و اسفناک کودکان پاکستانی را فراموش کنم که در این فصلِ خوش بوی علم و دانش باید بوی تعفن زجر و آوارگی سیل زدگی را تحمل کنند .!  

  

  

آمد بوی ماه  مدرسه                               بوی بازی های راه مدرسه

بوی ماه مهر ماه مهربان                          بوی خورشید پگاه مدرسه

از میان کوچه های خستگی                     می گریزم در پناه مدرسه

باز می بینم ز شوق بچه ها                      اشتیاقی در نگاه مدرسه

زنگ تفریح و هیاهوی نشاط                      خنده های قاه قاه مدرسه

باز بوی باغ را خواهم شنید                        از سرود صبحگاه   مدرسه

   روز اول لا له ای خواهم کشید                   سرخ، بر تخته سیاه مدرسه 

(قیصر امین پور )  

 

 

نظرات 22 + ارسال نظر
مهران چهارشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:00 ب.ظ http://mehran2403.blogfa.com

بدامن تو تماشای انجمن زیبد
دگر نظر نکنم سوی کهکشان بی تو
درخت هستی من ساق وبرگ پر فیضت
به شاخه ی دگران کی کنم مکان بی تو
ای وطن
خوشحال میشم به این حقیر سر بزنید

حباب پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:29 ق.ظ http://www.hobaab.mihanblog.com

سلام بنگری !
یادش بخیر !
یادمه اولین روز مدرسه م حس خیلی بدی داشتم.
اما روز دوم با شوق و علاقه ی زیادی روی نیمکت نشستم.
و همه ی این ها به خاطر مهربانی های معلم دلسوزی بود که محبت هاش فراموش نشدنی هستند.
اولین و بهترین آموزگار من ،
خانم فاطمه برنوس
که اون روزها در دبستان شیخی فینی تدریس می کردند ...

ابراهیم پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:33 ق.ظ

بوی مهر می آید

نسل سوخته پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:33 ب.ظ

بوی مهر بوی علم .
یاد اولین روز دبستان بخیر یادته سر صف دخترا با لباسهای آبی رنگ آسمونی با روبانهای سفید و کفشهای سیاه ما پسرا با لباسهای سفید و کرم توی صف اول صبح خانم کرامت چه سر و صدا می کرد همه ازش می ترسیدیم .
یاد همه روزای مدرسه بخیر .

تمنا کمالی پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:36 ب.ظ

یادگرفتن را دوست داری و یاد دادن را همچنین . درست گفتی اگر غیر از اینها بود که الان بهت نمی گفتم سرکار خانوم مهندس جعفری .
چندان خاطرات خوبی ندارم از اوایل مدرسه زیر آوارها شاید بدتر از وضع چندین ماهه ی پاکستانی ها !

سلام خانوم بزرگوار . نخسته

سمیره شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:08 ق.ظ

سلام و نخسته ..
یادیش بخیر اون روزها ٬ یادمه چقدر گریه کردم اما وقتی تو رو می دیدم باز لبخند از لبام دور نمی شود...ممنونتم دادا
از خانوم کریمی متشکرم واسه گرفتن دستم و اغازی برای نوشتن و خواندنم شد

وحدانی شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:20 ق.ظ http://goranaz.blogsky.com/

سلام بنگری عزیز

اول مهر برای همه ما یاداور خاطرات شیرین و دست نیافتنی و تکرار نشدنی

اول رو کاملا به یاد دارم با کیف مشکی که داشتم و کاملا شاد در کنار پسر خاله و پسر دائیم و یادمه که زیاد شیطونی کردیم و مدیر که دائیم بود ما رو یه گوش مالی حسابی داد و حساب کار دستمون اومد
یادم میاد همیشه معلم منو دعوا میکرد که با مداد قرمز ننویسم اما کلا عشق مداد قرمز داشتم :)

از اون روزا فقط خاطره هاش بجا مونده
یادش بخیر

سالم و پیروز باشید

روح اله بلوچی شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:32 ق.ظ http://www.parparook.blogsky.com

سلام دوست عزیز

حسام زنگوی شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:54 ب.ظ

سلام سرکار خانم .
روز اول کمی ترسو کمی گوشه گیر بودم ولی واویلا واسه روزهای بعدی حسام شده بود موجود آزار دهنده آقای صداقت و آقای معلمی !
ولی رویهم رفته خاطرات اولین روز هنوز بعد از سالها در ذهنم مثل الان مهر ماه هست .

ذب دوشنبه 5 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:09 ب.ظ

سلام
دوست عزیز

وبلاگ سنی نیوز گیاوان راه اندازی شد

اگر با تبادل لینگ موافق هستی

خبرم کن

www.tahrui1.blogsky.com

پ.نون دوشنبه 5 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:25 ب.ظ http://babune.blogsky.com

سلام دوست خوب.

مدرسه انگار یه خواب دم صبح بود کوتاه و رنگى...

حسن چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:21 ق.ظ http://www.bashagard88.blogfa.com

سلام دوست عزیز سری به ما هم بزن

ثریبا چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:32 ب.ظ http://roozmarename.blogsky.com

کاش بوی مهربانی می آمد
بهم سر بزن بنگری عزیز

بنیامین جوادی سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:28 ق.ظ http://posbastaki.blogsky.com

به روزم عزیز

علی رنجبران پنج‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:16 ب.ظ http://www.hormoz65.blogfa.com/

سلام نخسته
جونه
آپم
سر بزن.
بای

لیدا شنبه 1 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:48 ب.ظ http://LINA.BLOGSKY.COM

سلام

خوبین؟

خیلی وقته تاخیر داشتم و نیومدم به وبلاگتون سر بزنم .

با آهنگی شاد و بسیار متفاوت از اسحق احمدی بروزم .

حتما دانلود کنین...

موفق و سربلند باشین ...

دانیال یکشنبه 9 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:32 ب.ظ http://www.daniyal-bnd.blogfa.com

سلام وبلاگت خوب بود ولی اخه چرا صفحه بندی کره بودی


موفق باشی

سکوت شبانه سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:20 ب.ظ

میخوام به کودکیم برگردم به روزهای دلهره قبل از سوال جواب معلم.التهاب زنگ کلاس اخر .به کودکیم به بچگیم

مهدی صابری سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:56 ق.ظ

نخسته دوست قدیمی

سعید امامی پنج‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:21 ب.ظ http://bob5.blogsky.com/

سلام دوست گرامی هنوز یه وقتایی به خودم میگم ای کاش هیچ وقت بزرگ نمیشدم

پدربزرگ یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:53 ق.ظ

سلام
منتظره طلوع و شروعی دوباره هستیم شدید !!! کجائ


علی پنج‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:13 ب.ظ http://isaacahmadi.mihanblog.com

سلام
خوبی دوست عزیز ؟
عید غدیر خم بر شما و خانواده محترمتان مبارک .

با یک خاطره تصویری از اسحق احمدی و زنده یاد ناصر عبداللهی در روز عید غدیر خم به روزم و منتظر حضور پر مهرتون .

اگه با تبادل لینک موافقین به من خبر بدین . ممنون
یا علی ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد