این کار خیلی بهتر از کارهای دیگر برای سیر کردن شکم است !

شاید در مسیرهاى بندرعباس- حاجى آباد ، بندرعباس- میناب- رودان ، و بدون شک در اسکله و در قایق های مسیر قشم – بندر عباس ، و یا شاید در جاده ها آنها را دیده اید که در زیر چادر خود اجناسی را حمل می کنند و از دست مامورین در حال فرار هستند . از یک نقطه سوار ماشین و از نقطه اى بعدى مسیر پر خطر قانونی را پیاده طی می کنند . این زنان که به اصطلاح چتر باز به آنها گفته مى شود با پوشش محلی و با برقع(برکه) اقدام به ورود و جابجایی جنس قاچاق از طریق مسیر خشکی و بیشتر مسیر دریا ( قشم – بندر عباس ) می کنند که این قاچاق می تواند هر نوع جنسی باشد ... کارتون های سیگار، پارچه ، اساب بازى ، لوازم برقی و . . . که عوارض گمرکی بابت آنها پرداخت نشده است .

                                               

                         

                                                          (تشکر از عکاس: آقای احمد بازماندگان قشمی)

 

 شاید براى بعضى از ما بسیار تعجب آور باشد که چرا اینها باید اینکار را بکنند؟؟!!! شاید هم با دیدن بعضى از این زنان اینطور هم فکر نکنیم، بنظر میرسد خیلی از آنها اصلاً نیاز مالی ندارد یعنی زندگی متوسطی دارند اما چونکه این کار بی درد سر است و با برقع هم قابل شناسایی نیستند ، اینکار  را می کنند و پول مفتی هم به جیب می زنند !!!!!

 

هزار شاید و باید ..... اما خوب این بیچاره ها مجبورند که به این شکل و شمایل در آیند تا از این طریق امرار معاش کنند و گرنه چه کسی حاضر است که این خطر را به جان بخرد .

 

وقتى با یکى از این چتر بازها صحبت میکردم مى گفت این همه مردم جرم و جنایت می کنند ، اینها به ما گیر داده اند از این بهتر است که دزدی کنیم یا به سمت . . .... برویم . باید شکم چند تا بچه ى قد و نیم قد را سیر کنم باز خدا را شکر می کنم که این برقع را دارم ، اگر فک و فامیل یا در و همسایه بفهمند بچه هایم نمی توانند سرشان را بالا بگیرند .!!!!! آنها زشتى این کار را خوب درک میکنند اما.....

این زنها شاکى بودند ازدست ارباب کار که در مواقع روبرو شدن با خطرات بى وجدانه طفره می روند و همه جرم را به گردن اینها می اندازند زنها به زندان مى روند و باز همان مافیای قدرت است(اربابان) که به سراغ افراد محتاج تری می رود و آنها را در دام خود گرفتار می کند و این روند و چرخه همچنان ادامه می یابد .

 

ای کاش هیچ وقت محتاج پول نبودند و با امثال اربابان بى وجدان طرف نبودند ! . . .خوب چکار کنند مجبور هستند و چاره ای جز اینکار ندارند و این کار خیلی بهتر از کارهای دیگر برای سیر کردن شکم است !

 

اگر از زاویه ها و بعدهاى مختلف به این مساله بپردازیم ، خواهیم دید که عوامل متعددى باعث شده که زنان چنین کار خطرناکى را بعهده بگیرند که در واقع زنان تنها منبع درآمد خانواده هستند وچاره ای ندارد جز آنکه به اینکار روی آورند . از جمله فقر و بدبختى ، گرفتاریها/مشکلات و فشار اقتصادی ، کمبود فرصت های شغلی براى زنان ، بى کارى مردهاى خانواده بدلایل مختلف من جمله اعتیاد ......

 

اما لازم به ذکر است که زنان با عرضه نیروی کارشان می توانند نقشی موثر در توسعه اقتصادی ایفا کنند . اصولاً جوامعی که توانسته اند از نیروی زنان در جهت رشد و توسعه استفاده کنند ، موفق بوده اند چرا که توسعه بدون استفاده از همه نیروها و توان انسانی امکان پذیر نیست . زنان ایران در مقایسه با مردان از فرصت های شغلی کمتری برخوردار هستند . اما فقط تنگی عرصه برای اشتغال زنان مطرح نیست بلکه نداشتن برنامه برای فعالیت های اقتصادی زنان نیز مشکل دیگری است که زن هرمزگانی بیشتر با آن روبرو است .

 

جامعه هرمزگانی پذیرفته که زن می تواند فعال اقتصادی باشد و ما شاهد حضور زن با پوشش محلی در عرصه بازار کار هستیم اگر سری به بازار ماهی فروشان بزنید ، او را خواهید دید که توانمندیهای خود را باور کرده و یا اینکه فعالیت اقتصادی او را در شغل دست فروشی می بینیم . همچنین می بینیم که او را در بخش غیر رسمی در قالب تولیدات صنایع دستی ، محصولات خانگی (پوشاک محلی ، غذای محلی ) به فعالیت می پردازند در حالیکه هیچ حمایتی از او صورت نمی گیرد .

 

مسلماً توسعه بر محور نیروی انسانی تحقق می یابد و مسئولین بایستی توجه داشته باشند که توسعه پایدار در این استان ، نیازمند مشارکت فعال زنان در همه زمینه ها ، به خصوص اقتصادی است .