دریا موجن ....ولی بی وفا نین

 

 

خبرهایى که از سایتهاى خبرى مى خوانیم ، مصاحبه هایى که با نجات یافتگان این سانحه دریایى مى شنویم و مى خوانیم ... عسکهایى که عکاسان از صحنه هاى مختلف این سانحه گرفته اند که حتى  از گرفتن مارک کفش هاى نجات یافتگان نیز دریغ نکرده اند ! ... چند روزى ذکر و فکر همه ى ما این سانحه شده است  ... امیدوارم این سانحه نیز مثل بقیه ى سانحه هاى دریایى هرمزگان به فراموشى سپرده نشود و تا یک سانحه ى دیگر ما را غافلگیر نکند ! . و مسئولیت زنجیره وار به عهده ى دیگرى واگذار نشود ....وهمینطور تا مدتى این سانحه از اذهان صاف نشود  ! 

 

اما تصور اینکه آن لحظه اى که هر کدام از این مسافران برای نجات دست و پا مى زدند و گروه اعزامى ناجى صفتان، طریقه امداد و نجاتی که برای مسافران تدارک دیده بودند و سانحه را از وضع کنونى اخراج نکرده بلکه به شرایطى ملتهب تر و اسفناک بار تر مبدل ساخت را هرگز فراموش نخواهیم کرد . چگونه مى توان آنها را ناجى ندا کرد و کمک نجات خواست ! . تصور غرق شدن و دست و پا زدن هر یک از مسافران را در لابه لاى موجهاى دریا براى نجات جان خود و درد و مشقتى موت مسافران را با کدامین خبر و عکس و مصاحبه ...مى توان التیام بخشید .  

  

                               

                                    

 ناخدا بى تجربه و مبتدى بوده ! شاید هم نه صحت نداشته باشد گویا سابقه سکان دارى شناور را به مدت طولانى دارا بوده.. اما طمع آدمی را گاهى کور مى کند حتى اگر هم هشدارت دهند ! .  

  

شرایط جوى نامساعد بود ، باد بود ، طوفان بود ، حتى اثراتى از سونامى هم اگر بود ... دستگاههاى هواشناسى به درد کدام روزگار سخت دریایى و مسافران و شناورها مى خورند ، شاید هم به درد خورده اند و در این شرایط نامساعد مجوز دریایى را براى ناخداى شاهکار نداده اند . اما برخورد قاطعانه براى منع اینگونه حوادث و جلوگیرى از تردد غیر مجاز دریایى کى فرا مى رسد ؟   

 

مسافران مطلع از دریاى متلاطم و طوفانى بودند ، باز هم حاضر شدند این ریسک را پذیرا باشند ! پس ناخدا بعلاوه ی مسافران همه این ریسک را براى سوار شدن مرکب مرگ و شنا کردن در بحر طوفانى بر عهده خود پذیرفته بودند  .    

 

راستی فراموش نشود ...فرسودگى شناور ، بنزین ، نقص فنى ، بیش از حجم بار را در این فرسوده مرکب جا دادن ...همه اینها باز عواملى هستند که نادیده نباید گرفت که از مسئولیت ناخدا و اداره ی بنادر و بقیه خالی نیست . !   

 

هر اداره مسئولیت این سوانح را بر عهده دیگرى واگذار مى کند زنجیر وار به این اداره و آن اداره در صورتى که همه این اداره ها باید بدانند که یک مسئولیت را بر عهده دارند آنهم دریایى بدون غرق شدن آدمیزاد ، دریایى با تردد کشتى ها ، قایق ها ، لنج هاى ایمنى و استاندارد . مسئولیتى از تنظیم و تدارک دیدن نیروهاى امداد رسانى مجهزتر و سریعتر ، مسئولیتى قاطعانه براى منع تردد غیر مجاز دریایى و در صورت محرز شدن تخلف قاطعانه برخورد کردن . مسئولیتى از سنجیدن مساعد بودن یا نبودن دریا .  مسئولیتى از قبیل شناسایی شناورهایى که برخى از آن‌ها فاقد استانداردهاى لازم هستند تا در اسرع وقت به تجهیز ناوگان حمل ‌و نقل دریایی به مجهزترین شناورهاى دریایى پرداخته و اینگونه اتفاقات را به حداقل برسانیم. و از همه مهمتر تدارک دیدن دوره هاى آموزشى براى ناجیان و امدادگران دریایى با استفاده از امکانات و تجهیزاتى مدرن  و استاندارد و آنهم بصورت حداقل سه ماه یک بار و یا شش ماه یک بار تحت تمام شرایط آب و هوایی دریا .  

 

هنوز پرونده ی این سانحه تازه و گرم است ....مردم چه کسى را مقصر مى دانند ؟ خود را یا مسئولان را؟  مسئولان چه کسى را مسئول این حادثه مى دانند؟ آیا براى خود مردم این سوانح کافى نیست که ریسک نامساعد بودن شرایط آب و هوا و فرسودگی شناورها را برای سریع و سیر رسیدن به مقصد به گردن نگیرند ؟ بر ناخدا چطور ؟ آیا این زنگ دوباره ی دریایی هشدار دهنده خواهد بود ؟  یا پس از گذشت چند روز حتى دوباره روز از نو و جسدهایى که سهم ماهى ها مى شوند از نو ؟!  

 

 

 

 

 

پ.ن: منبع عکس ایسنا