گذر از مرز بى قانونى!!!

"فرامرز" ۱۵ساله، یکى از این کودکان است که به دلیل از کارافتادگى پدر و تک پسر بودن خانواده مجبور است با واکس زدن کفشهاى مردم کمک خرج خانه شود.

"مهران" یکى دیگر از این کودکان کار که مشغول فروش روزنامه است، او هر روز صبح و عصر را با فروش روزنامه که روزى یک هزار تومان سود دارد مى ‌گذراند تا حداقل بتواند غذاى ساده‌اى (پانصد تومانى) را براى خانواده اش تهیه کند.

او در خانه استیجارى نیز زندگى مى‌کند، مى گفت: اجاره خانه‌مان نیز پنج ماه عقب افتاده و نمى ‌دانم عاقبت زندگیمان چه مى ‌شود.

کودک معصوم در حالیکه آهى کشید به فکر فرو رفت و ساکت ماند.

اکنون هزاران کودک مانند فرامرز و مهران کوچولو در کشور مجبور بوده به سبب سختى زندگى یا کمک کار پدر شده و یا به تنهایى زندگى را بچرخانند.

مساله "کودکان کار" در چند سال اخیر همواره به عنوان یکى از مهمترین آسیبهاى اجتماعى در کشور مطرح بوده و بر اساس نظرسنجى ‌هاى صورت گرفته، فقر و مشکلات اقتصادى مهمترین علت انجام کار توسط این کودکان عنوان شده است.

تابستان و فصل تعطیلى مدارس نیز بهانه خوبى براى پررونق شدن بازار کار آنان در سطح خیابانها شده است.  بسیارى از این کودکان در این استان همزمان با آغاز فصل تابستان بساط کفاشى، دست فروشى، روزنامه فروشى، آدامس فروشى و تنقلات را در خیابان به راه انداخته‌اند.

                 

                

  چهره‌هاى این کودکان مختلف است ولى در عبارت "فقر" همه نقطه مشترک داشته و علت کارشان را مشکلات اقتصادى عنوان مى ‌کنند.

این در حالیست که این کودکان در این فصل باید با شرکت در فعالیتهای فوق برنامه تابستان خود را بگذرانند ولى مسایل اقتصادى مانعى بر سر راه تفریح و گذران اوقات فراغت آنان شده است.

بسیارى از این کودکان از خانواده‌هاى ضعیف و طبقه پایین جامعه بوده و هدفشان از کار تنها کسب درآمد و کمک به خانواده‌هایشان است. کودکانى که تجربه سالهاى آینده را اکنون بر بازوان ظریف خود تحمل کرده و روزهاى شاد کودکى را با رنج کار مى ‌گذرانند.

پدیده کودکان خیابانى که در سالهاى اخیر در بیشتر نقاط کشور رو به گسترش است یکى از معضلات اساسى اجتماعى است که جامعه ما هم اینک با آن روبه ‌روست و درصورت نبود پیشگیرى و مهار این پدیده به فاجعه اجتماعى تبدیل خواهد شد.

فقر اقتصادى حاکم بر جامعه به یکى از معضلهاى اساسى اجتماعى تبدیل شده و پدیده "کودکان کار" از پیامدهاى آن است.

این کودکان در سنین مختلف در برخى مواقع با برخورد نامناسب رهگذران مواجه شده و شخصیت آنان براى فروش اجناسشان لطمه مى ‌بیند .

هر چند که انجام کار براى کودکان زیر ۱۵سال بر اساس مقررات صندوق حمایت از کودکان ملل متحد (یونیسف ) ممنوع است، اما بدون توجه به این، بسیارى از کودکان و نوجوانان براى کسب درآمد و کمک به اقتصاد خانواده به کار مشغول مى ‌شوند.

متاسفانه این کودکان بیشتر به کارهاى سخت و زیان آور مشغول شده که سلامت آنان را در معرض تهدید قرار مى‌دهد.

                              

پهن شدن بساط دست فروشى و خرده‌فروشى در خیابانها، چهارراه‌ها و معابر عمومى بویژه بیانگر فقر مالى و نبود برنامه مناسب براى سالم‌ سازى اوقات فراغت نوجوانان این استان و استانهاى دیگر است.

علل اقتصادى ناشى از شکاف عمیق بین طبقه آسیب پذیر جامعه، تورم، کمبود موسسات خیریه و حمایتى و به بطور کلى نبود امکانات مناسب زندگى براى افراد از حیث حداقل رفاه یکى از مهمترین دلایل رشد کودکان کار در کشور است.

دولت میتواند براى جلوگیرى از معضلها و ناهنجاریهاى اجتماعى با ایجاد و راه‌اندازى واحدهاى کوچک و بزرگ تولیدى، صنعتى و پرداخت وامهاى کم بهره میزان اشتغالزایى و درآمد را در این استان افزایش دهد .