تا کی این همه جا به جایی! و فرار و گریز ؟!

 

 

پدیده ى دستفروشى در استان هرمزگان را می توان گفت یک پدیده ی عمومی و وسیعی است .دستفروشان شهرهاى مختلف هرمزگان از جمله مرکز شهر و میناب در نزدیکى ساحل ، پیاده روها ، بازارها ، کنار بیمارستانها ، و پاساژها به دستفروشى مشغولند. در واقع یک پدیده ى سنتى تقریبا قدیم مى توان نامید گرچه در این چندین سال اخیر دستفروشى رونق بیشترى پیدا کرده آنهم بعلت مهاجرت و روى آوردن اکثر مردم روستاهاى اطراف به شهر ٬ اما این پدیده یک نوع فعالیت اقتصادى براى قشر و طبقه ضعیف استان است که مردم با تلاش خودشان برای استمرار زندگی نه چندان مرفهی اما متوسط زیستن ٬ این نوع فعالیت را آغاز کرده اند .

                           

زنان که بیشتر از مردان در این فعالیت دست به کار هستند هر روز صبح با طلوع نیمه روشن آفتاب و با کوله بارى از وسایل متنوع خود از سر سوزن و شانه سر گرفته تا پوشاک و دیگر وسایل مورد نیاز سنین مختلف وارد بازار مى شوند تا آنها را به فروش برسانند . و هنگام غروب آفتاب با پول بدست آمده بتوانند امشب را حداقل گرسنه نخوابند .

 

                          

 

جالب اینجاست که فعالیت پیرمردان و پیرزنانى را مى بینید که با لباس هاى سنتى نشسته و با پهن کردن بساط فروششان که شامل تنباک ، وسایل و ابزار آهنى ، متوتا (نوعى از ماهى ) ، ماهى سورى (ماهى شور و خشک شده )، کندروک (یک نوع آدامس) و حتى برخى از این دستفروشان با ارایه یک نوع به اصطلاح خدمت سرپایی و زنده ی کلیون(قلیان) چاق شده به مشتریها یک نوع درآمد جزیى براى بخور و نمیر را از این طریق نیز کسب می کنند .

 

                                

 

رویهم رفته گرچه جای تاسف است وقتى از کنار این دستفروشان رد مى شویم و با دیدن عرضه و فروش وسایلشان ، سر و صداى هر یک از آنها ٬ و حتی با دیدن چهره رنجور با تبسمی تلخ ٬ و نالیدن و گلایه آنها از شهرداری و مسولین بخاطر نبود حمایت از طرف شهرداری و نبود بیمه مناسب هنگام برخورد با سوانحی مانند آتش ٬ باد٬ سیل ٬ طوفان ٬ زلزله و ...... و نبود سایبان برای مقاومت از گرمای شدید هرمزگان ...نبود مکان مناسب ..و و و..

اما با این حال شکل و شمایل و فضای بازار را به فضایی پر از تلاش و کوشش فضایی پر از فعالیت و گاهی وقتها بازار را از حالت رکود و بى روحى بیرون مى آورند .

 

اگر بخواهیم از ابعاد وسیعترى به این پدیده نگاه کنیم خواهیم دید این پدیده که متأسفانه زیبایى این شهرها را بطور جدى خدشه دار کرده است، نیازمند ساماندهى و رسیدگى کلى دارد . زیرا اینگونه فعالیتها که نه تنها درآمدى براى قشر ضعیف استان بهمراه دارد بلکه صعود فعالیت اقتصادى – سیاحتى را نیز در بر دارد .

 

بجاى پراندگى این دستفروشان سیار و اشتغال محیط ها و پیاده روها که جاى رفت و آمد مردم است و همچنین براى جلوگیرى از توسع این پراندگى بیش از این اندازه چرا که در چندین سال گذشته دست فروشان سیار تراکم کمترى تا امروز داشتند و همچنین آشغالهایى متراکم در اماکن ذکر شده که تا دم غروب با رفتن آنها به خانه هایشان چهره شهر را داغون کرده است . 

 

                 

 

اگر حمایت مسولین اعم از شهردارى و فرماندارى براى فراهم نمودن مقدماتى براى ایجاد یک مکان مناسب یا بهتر است بگوییم یک * بازارچه سنتی * مناسب برای این نوع فعالیت را مد نظر قرار دهند و دستفروشان سیار را به این مکان انتقال بدهند چهره استان زیبا و دوست داشتنى تر مى شود  . در ثانی حمایت و بیمه و امنیت بیشتری در بر خواهد داشت و دستفروشان از این همه جا به جایى و فرار و گریز راحت مى شوند و هم مردمى که ناگزیرند پیاده روهاى شلوغ و مزاحم را تحمل کنند .

 

و از همه مهمتر دستفروشانی که انواع میوه جات ٬ سبزیجات ٬ و انواع ماهی می فروشند نکات بهداشتی را با مراقبت کامل رعایت خواهند کرد. بعلاوه جمع این افراد در یک مکان مناسب رونق خاصى به بازارچه می بخشد و سهولت یافتن جنسهاى متنوع و با قیمتهاى ارزان در یک جا و همچنین این بازارچه بعنوان یک بازارچه سنتی تفریحى تجارى خواهد بود . چرا که علاوه بر گردشگران داخلى که از شهرهاى مختلف برای دیدن زیبایى هاى جنوب و خلیج فارس به هرمزگان مى آیند، روزانه صدها تاجر ، کارگر خارجى ، گردشگران خارجى  نیز در استان رفت و آمد مى کنند.

 

                            

 

                            

 

 

 

پ .ن: تشکر ویژه از [ آقای وحدانی  ] .