آغازی زیبا اما برای کدامین قشر

 

 

طى چند ماه گذشته شهرداری براى جمع آورى دستفروشان بمنظور ساماندهى و زیباسازى بازار روز که یکى از قدیمى ترین یا بنوعى سنتى ترین بازارهای بندرعباس در کنار بازارهای دیگر این شهر بشمار مى رود، اقدام نموده است که این اقدام اگر هدف ساماندهى ،نماسازى، کف‌سازى و زیباسازى پیاده‌روها و معابر بازار را بدنبال داشته باشد! بى شک جاى تحسین و قدردانى خواهد داشت . زیرا که ساماندهى و زیباسازى چهره شهر خواه کوچه ، خیابان خواه معابر و بازار اصلا هر کجاى شهر که باشد رونق و زیبایى خاصى به منظره شهر مى بخشد و در مقابل چهره کریه شهر به چهره نوین و زیبایى تبدیل خواهد گردید و در اخیر باعث رضایتمندى همه اطراف خواهد بود.   

 

در این چند ماه که از طرح جمع آورى مى گذرد بعلت ها و دلایل مختلفی بسیارى از دستفروشان و مشتریان بازار روز را سرگردان و حیران می دیدیم ...شاید مهم ترین دلایل این باشد که تا کنون اکثر دستفروشان موفق نشده اند برای ادامه کاسبی خود مکان مناسب ایجاد کنند که طبق شرایط و ضوابط ذکر شده توسط شهردارى باشد و بهمین دلیل هنوز کار و کسبه آنها بتعویق افتاده است و تعدادی از آنها را مى بینیم که با یافتن مکان مناسب در بازارچه 22 بهمن که توسط شهردارى براى دستفروشان در نظر گرفته شده است، مشغول فعالیت هستند یا خواهند شد . هنوز مشخص نیست که مرد و زن کاسب که تنها راه ارتزاق خود را از دستفروشى بدست مى آوردند ، بتوانند همچون سابق در اینجا همان در آمد بازار روز را داشته باشند یا نه ؟ یا اینکه چه تعداد از دستفروشان با شرایط شهردارى کنار مى آیند و در این بازارچه به فعالیت خود ادامه مى دهند یا نه ؟ و مشتریان این بازار که اجناس متنوع خود را با قیمتى نازل تر از بازارهاى مجلل و بزرگ شهر خریدارى مى کردند ، آیا همان قیمت و همان اجناس را مى توانند در بازارچه دستفروشى جدید خریدارى کنند یا نه ؟ و سوالات متعددى که هنوز ذهن بسیارى از دستفروشان بازار را به خود مشغول کرده است که دریافت جوابهای این سوالات گویا نیاز به زمان بیشتر دارد.!  

 

از یک سو، اکثر مشتریان بازار روز از قشر نه چندان مرفهى بودند و یا حتى مسافرانى بودند که به این شهر مى آمدند و تمام اجناس خود را از بازار روز با قیمتهاى بسیار نازل تر از مغازه ها و بازارهاى مجلل و بزرگ بندرعباس خریدارى مى کردند. بنظر آنها هم به صرفه تر بود و هم اینکه اجناسی مشابه به اجناس مارک دار در این بازار دیده مى شد . از سوی دیگر خریدارى از دستفروشان باعث شده بود که کاسبى مغازه داران در حالت کساد باشد اما با اقدام این طرح گویى مغازه داران خوشحالند که سفره های چرب تری خواهند شد همچنین کاسبى بدون کساد و بى رقیب را در پیش خواهند داشت ! 

  

بد نیست همینجا صحبتى از کالاهاى مختلف عرضه شده در بازار روز و مغازه ها و حتى بازارهاى بزرگ داشته باشم ... بارها و بارها هر کدام از ما شنیدیم و دیدیم و شاید احیاناً وسایلى را خریدارى نموده ایم از دستفروشان ،مغازه ها ، بازارهاى بزرگ که چیزى شبیه اجناس مارک دار بوده است و شاید بعید مى دانستیم که این جنس تقلیدى باشد . خریدارى از دستفروشان خالى از  این نیست و جاى شک نیست که جنس خریدارى شده تقلبى نباشد . بفرض مثال وسایل و لوازم آرایشى که ما خانمها شیفته خریدنش هستیم و بنظر من سومین کشور خاورمیانه مصرف کننده این وسایل باشیم که بر همه آشکار است، متاسفانه ما خانمها بدون در نظر گرفتن امورى از قبیل بهداشت و سلامت همچنان چشم بسته این وسایل بسیار مهم را از دستفروشان خریدارى مى کنیم ، که متاسفانه عواقب ناشی از استعمال این وسایل مضرات پوستی را بهمراه دارد که ما غافل از آنیم، اما در هنگام خریدارى آن چیزى که توجه ما را به خود جلب مى کند شک نکردن ما به تقلبى بودن وسایل آرایشى و قیمت نازل این وسایل با مقایسه به بالا بودن قیمت آن در بازارهاى بزرگ . شاید کمتر بتوان در تقلبى بودن اینگونه وسایل شک کرد ، در مقابل مثلا عطرهاى مارک دار را مى توان از تقلبى بودنش یا نبودنش بنحوی تشخیص داد  یا حتى تى- شرتهاى مارک دار را مى توان احیانا از کیفیت نوع پارچه تشخیص داد و .....  

 

اما چرا دور مى رویم ، چرا باید بگوییم که دستفروشان کالاهای تقلبی عرضه می کنند . نگاهى داشته باشیم به مغازه هاى تزئین شده با دیکورهاى مدرن و زیباى بازارهاى بزرگ  ... نگاهى به فروشنده با ظاهرى آراسته و چهره خندان ... که این خندان بودن یک نوع جاذبیت خاص خودش را دارد براى جلب توجه و جذب مشتریان (از مطلب اصلى خارج نشوم ) در این مغازه هاى بزرگ بوى بقول معروف دوپلکیت مارک اجناس از قفسه ها و انبارهاى مغازه ها به مشام خورده مى شود که محال است مخصوصا وسایل آرایشى اوریجینال با دوپلکیت را تشخیص بدهیم .  

 

یک نکته دیگر که متوجه شدم اینکه بارها در مغازه هاى بزرگ صابون صورت بنام خرچنگ را دیدم ...خیلى هم مشترى دارد ! این نوع صابون صورت را از بازارهاى همجوار کشورمان وارد می کنند که در اصل این نوع صابون در همین کشورها هیچ مرغوبیتى ندارند و با مبلغ کمتر از 50-100 تومان مى شود خریدارى کرد در صورتیکه در مغازه هاى ما چندین هزار تومان براى این صابون قیمت تعیین کرده اند ! و توضیح مفصل از فواید استفاده آن هم نوشته اند!.  وقتى من بخواهم از یک وسایل آرایشى بپرسم نوعى را توجیه مى کنند که در اصل در بازارهاى بزرگ جهانى از لحاظ استاندارد بودن صفر است اما در مغازه هاى ما حرف اول و آخر را مى زند . همچنان با اعتماد خاصى مثلا از پن کیک یا رژ لب و شلوارهای جینز مردانه زنانه و کیفهای زنانه و غیره...توضیح میدهد که فلان هنر پیشه و  فلان فرد و علان فرد فقط این مارک را استفاده مى کنند و .....که من مشتری واقعا شیفته خریدنش مى شوم ! .  

در این وسط اعتماد را جلب کرد پول هم از جیب من کشید من هم خوشحالم که یک کالای با ارزشی خریدم ... قیمتش هم هر چند بالا بود اما با خودم می گویم پول دادم  در مقابلش جنس با ارزشی خریدم ! غافل از اینکه این جنس خریداری شده تقلبی بوده و حیف از پولی که من بابت جنس تقلبی دادم ! خوب فروشنده بازار بزرگ اعتماد و اسکناس را جلب و جذب کرد که در مقابل چه چیز را تحویلم بدهد ؟  بفکر بودم این بازارها دیگر چرا ؟! آن فرد دستفروش مجبور است تقلب و اجناس دسته دوم را کاسبی خود بداند٬ اما سرمایه داران بـزرگ  چرا ؟!